اما این اساسنامه که با ۱۶ بند قصد ارتقای کمی و کیفی مدارس عشایری را دارد تا چه اندازه در عمل قابلیت اجرایی پیدا کرده است؟
سهلانگاری دولت
دلیل اجرا نشدن کامل اساسنامه
مدیر کل دفتر توسعه عدالت آموزشی وزارت آموزش و پرورش در گفتوگو با ما از اجرا نشدن کامل و مناسب اساسنامه مدارس عشایری خبر میدهد و میگوید: این اساسنامه میبایستی تا حالا به صورت کامل اجرا میشد اما به دلیل سهلانگاری دولت قبل این اتفاق نیفتاد و فقط برخی از بندهایش به صورت محدود و موقت اجرا شد، در صورتی که اگر این اساسنامه کامل اجرایی میشد آن وقت شاهد افزایش نرخ گذر دانشآموزان عشایری از مقطع ابتدایی به مقاطع تحصیلی بالاتر، کاهش شدید ترک تحصیل دانشآموزان عشایری و اُفت تحصیلی آنها و همچنین بهبود دیگر شاخصهای آموزشی بودیم.
محمد رضا سیفی از اجرا نشدن بند ۸ اساسنامه به عنوان یکی از چالشهای آموزش عشایری یاد میکند و میگوید: این ماده متناسبسازی محتوای کتب درسی با توجه به مقتضیات جغرافیایی، فرهنگی و محلی و منطقهای را مورد تأکید قرار میدهد و این کار هم باید توسط سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی حداکثر پس از دو سال از تصویب اساسنامه انجام میشد. یعنی کتابهای آموزشی مدارس عشایری باید سال ۹۵ تغییر میکرد و متناسبسازی میشد اما هنوز این اتفاق نیفتاده و ما به همین دلیل از این سازمان گلهمند هستیم چون همین موضوع یکی از عوامل بیانگیزگی دانشآموزان عشایری و ترک تحصیل آنان است.
۴ سال التماس کردم
وی اجرا نشدن ماده ۱۴ اساسنامه مدارس عشایری را از دیگر چالشهای این حوزه میخواند و میگوید: طبق این ماده، وزارت آموزش و پرورش موظف است با هماهنگی سازمان برنامه و بودجه، ردیف اعتباری مشخصی را برای تحقق عدالت آموزشی و بسترسازی توسعه متوازن در مناطق عشایری تعیین و در لوایح سالانه بودجه منظور کند. بنده در طول
۴ سال گذشته بارها به وزیران مختلف آموزش و پرورش نامه زدم و التماس کردم این بند اجرایی شود اما هیچ نتیجهای نداشت و سازمان برنامه و بودجه هم هیچ ردیف اعتباری برای اجرای این بند مشخص نکرد در حالی که اگر ردیف اعتباری داشتیم الان بسیاری از مشکلات ما حل میشد.
سیفی از اجرای نیم بند ماده ۱۳ اساسنامه مدارس عشایری هم ابراز گلهمندی میکند و میگوید: این ماده برای انگیزهبخشی و ماندگاری کارکنان مدارس عشایری تدوین شده و برای این منظور بر انجام یکسری اقدامات اثربخش مثل پرداخت حق آمد و شد، حق اسکان، سختی کار و حق کوچ برای معلمان تأکید کرده که متأسفانه وزارت آموزش و پرورش آن را بهصورت ناقص عملیاتی کرده یعنی فقط حق کوچ را پرداخت میکند.
سرباز معلم به جای معلمان زبده
مدیر کل دفتر توسعه عدالت آموزشی سپس به موضوع تأمین معلم برای مدارس عشایری اشاره میکند و میگوید: تربیت و تأمین معلمان واجد صلاحیت بومی مورد نیاز مدارس عشایری از طریق پیشبینی سهمیه ویژه عشایر در دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی در بند ۱۱ اساسنامه مدارس عشایری مطرح شده است که خوشبختانه در این بخش صحبتهایی شده و امیدواریم امسال این اتفاق بیفتد. چون دانشآموز عشایری به معلمی بومی و چند مهارتی نیاز دارد که با موضوعات فرهنگی منطقه آشنا باشد؛ اما بزرگترین چالش این است که تاکنون اساسنامه عشایری اجرایی نشده که این خود مشکلاتی ایجاد کرده و ما مجبوریم در بعضی مدارس از سرباز معلم استفاده کنیم، در حالی که با استفاده از سرباز معلم در حق دانشآموزان عشایری ظلم مضاعف میکنیم. یعنی برای دانشآموزانی که زبان فارسی را بلد نیستند و یادگیری الفبای فارسی برایشان سخت است سرباز معلم میفرستیم که شیوههای آموزشی را به خوبی بلد نیست و تجربه آموزشی هم ندارد. خب این چه جور عدالت آموزشی است؟
بازماندگی از تحصیل
به دلیل ناتوانی در خرید کتاب
این مدیر توسعه عدالت آموزشی سپس به بازماندگی از تحصیل دختران عشایری به دلیل ناتوانی در خرید کتابهای درسی اشاره میکند و میگوید: البته این موضوع تازهای نیست و صرفاً به استان آذربایجان غربی که بعضی از دانشآموزانش به دلیل یاد شده از تحصیل بازماندهاند محدود نمیشود. بسیاری از استانهای مرزی و محروم کشور درگیر این موضوع هستند. واقعاً در مناطق محروم خریداری کتاب درسی برای دانشآموزان، کار بسیار سختی شده است. متأسفانه برای رفع این مشکل هم هیچ کار خاصی از سوی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی صورت نگرفته است. در حالی که ما در چهار سال گذشته نامههایی به این سازمان زدیم تا به این مناطق محروم برای تهیه کتابهای درسی کمک شود. یعنی کتابهای آموزشی را رایگان در اختیار بعضی از دانشآموزان عشایری قرار دهد. بنابراین رئیس سازمان یاد شده باید پاسخگوی این مشکل باشد.
سیفی در پاسخ به این پرسش که آمار ترک تحصیل دانشآموزان عشایری در سال تحصیلی اخیر چه میزان بوده است، میگوید: امسال ۳ هزار و ۶۲۶ دانشآموز بازمانده از تحصیل را شناسایی کردیم که رشد ۲۰ درصدی داشته است و بیشترین ترک تحصیلکردهها هم مربوط به استانهای آذربایجان غربی با هزار و ۶۱ دانش آموز، لرستان با ۵۶۶ دانشآموز و کرمان با ۲۶۵ دانشآموز بوده که در سال تحصیلی جدید به چرخه آموزش بازمیگردند.
وی مسائل فرهنگی، اقتصادی، ناهمگونی و نامتناسب بودن محتوای کتب درسی با مقتضیات جغرافیایی، فرهنگی، محلی، منطقهای و استفاده از سرباز معلم را از عوامل اصلی ترک تحصیل دانشآموزان عشایری یاد میکند و میگوید: اما مهمترین آنها فرهنگی است. این موضوع بهویژه برای دختران دانشآموز عشایری پررنگتر است؛ یعنی بیشتر دختران عشایری پس از پایان دوره دبستان ادامه تحصیل نمیدهند.
نظر شما